دانلود رایگان رمان دریای پوشالی اثر یگانه نعمتی

معرفی رمان:

من دریام…. درست یک هفته مونده به عروسیم متوجه شدم نامزدم همراه برادر خونیم بخاطر انتقام از پدرم بهم نزدیک شده…. نامزدیم و به هم زدم اما حتی فرصتی برای عشق قتل عام شده ام پیدا نکردم…. چون سرنوشت من و به راه سخت و خطرناکی کشوند که باید جونم و میذاشتم کف دستم و با مردی خطرناک و قاتل همراه میشدم اما….

قسمتی از رمان:

تو فکر می کنی کی هستی؟ هاان؟
با صدای خشمگین دانیار نگاه از نگاه نافذ مرد روبرویم میگیرم و به چشمان خاکستری رنگ دانیار خیره میشوم. چشمانی که رنگشان آشنا بود… همان رنگ چشمان مهربان پدر بودند، با یک تفاوت چشمگیر که چشمان پدرم پر است از عشق، اما چشمان مردی که ادعا دارد برادرم است، سرد است، پر از تنفر و شورش است. درست مانند آتش زیر خاکستر است. از سرمای نگاه خشمگینش به خود می لرزم اما نگاه از چشمان بی روحش نمی گیرم.
چشمانش برق میزند، میتوانم قسم بخورم نم اشک، براقشان کرده… آب دهانم را فرو داده و من هم همانند او، بی اهمیت به وضعیت اسفناکم فریاد می کشم..
+ به گفته خودت من خواهرتم احمق…..خواهـــــــرت
مثل یک کوه آتش فشان فوران می کند و مواد مذابی که از چشمانش بیرون میزند، تمام تنم را می سوزاند. این مرد واقعا برادرم بود؟
_ تو هیچی من نیستی، تو فقط دختر زن و مردی هستی که زندگی مادرمو براش زهر کردن…میــــفهمی؟
منتظر جوابی از من آوار شده نمی ماند و با بی رحمی بیشتر بر سر من آوار شده می تازد…
ــ هــــــه!! مگه تو می فهمی درد یعنی چی هـــان؟ مگه می فهمی هر روز خدا یه چشم مادرت خون باشه و یه چشمش اشک چطور عذابیه واسه بچه ای که تنها امیدش مادرشه؟
لحنش نالان می شود و چشمانش بیشتر می درخشند.
ــ من فقط ۱۲سالم بود که مادرم مرد. از غم و غصه ای که پدر و مادر تو رو دوشش گذاشتن مرد.

مطالب پیشنهادی:

دانلود رمان سوغات

دانلود رمان گیس بریده