دانلود رمان میخونه چشمات اثر مهسا اربابی
![](https://centerroman.com/wp-content/uploads/2022/10/photo_2022-10-19_19-03-00.jpg)
دانلود رایگان رمان میخونه چشمات اثر مهسا اربابی
معرفی رمان:
آوا دختری که عاشق پسردایی نامزد سابقش، ماهان می شه… حسی که مدام بابتش خودش رو سرزنش می کنه اما شرایطی پیش میاد که متوجه میشه ماهان هم بهش بی حس نیست و این شروعی می شه برای رابطه ای ممنوعه و پر اضطراب…درگیری ماهان که مردی غیرتیه با مهدی رو از دست ندید…
قسمتی از رمان:
مهبا صدای جیغ مامان و پشت بندش شکستن ظرفی قلبم تو سینه فرو ریخت، بی توجه به برگه هایی که با بلند شدنم رو زمین افتادن به سمت در هجوم بردم و از اتاق بیرون رفتم … نگاهم رو سرگردون بین مامان و بابا که جلوی هم گارد گرفته بودن چرخوندم، کنار پای مامان کلی شیشه خورده ریخته بود و داشت سر بابا داد میزد و توجهی به اطراف نداشت … وسط حرفش پریدم … مامان تکون نخور زمین پر شیشه ست!
هنوز حرفم تموم نشده بود که پاش رو، رو شیشه ها گذاشت و آه از نهادش بلند شد … دویدم سمتش ، دستش روگرفتم و رو مبل نشوندم … بابا به سمتش اومد ، پاش رو بالا گرفت تا شیشه رو ازش دربیاره، تو یه حرکت ناگهانی شیشه رو کشید و ازم دستمال خواست تا پای مامان رو ببنده که بیشتر از این خون ریزی نکنه … کف زمین خونی بود و مامان از درد به گریه افتاده بود، دستمال رو بهش دادم و سعی کردم به دستش که پر خون بود نگاه نکنم تا حالم از این بدتر نشه.
همه ی این اتفاق ها کلا دو دقیقه شد ، دو دقیقه ای که نمیگذشت … باعجله مامان رو به بیمارستان نزدیک خونه رسوندیم … رو صندلی های پشت مطب دکتر نشسته بودیم میز منشی دقیقا روبرومون قرار داشت و هر از چندگاهی نگاهی به سمتمون حواله می کرد … بابا مضطرب پاشو تکون می داد و نگاهش به اتاقی بود که دکتر گفت تا بخیه ش رو نزدم نیاید داخل ، نگاهی به من کرد و گفت …
مطالب پیشنهادی:
مطالب پیشنهادی ما
مشخصات رمان
-
نویسنده: مهسا اربابی
-
ژانر: عاشقانه
-
ویراستار: سایت سنتر رمان
-
صفحات: 1063