دانلود رمان بهاری که باران نبارید نویسنده مرضیه خیر آبادی
دانلود رایگان رمان بهاری که باران نبارید از مرضیه خیر آبادی
معرفی رمان:
با همه ی دوست ها یه جشن فارغ التحصیلی خفن گرفته بودیم و
داخلش صبح تا شب رو خوش گذروندیم .اون ها بیشتری هاشون از همین شهر و شهر های اطراف بودن و من اگه به تهران بر می گشتم شاید دیگه نمی دیدمشون بخاطر همین با همشون خداحافظی کردم و بعد از تحویل کلید خوابگاه، با هواپیما به سمت تهران حرکت کردم.
قسمتی از رمان:
این بار حس متفاوت تری نسبت به سری های قبل داشتنم چون ارشا قرار بود بیاد دنبالم داخل فرودگاه با دیدنش یه حس غریبی جونم رو گرفت،
وقتی به اون چشم های درشت عسلی رنگ نگاه می کردم دلم می لرزید و وقتی کنارش قرار گرفتم و این بار با دقت بیشتری هیکل عضله ایش رو برسی کردم، کلا هوش و حواس از سرم رفت.
سلام خوش اومدی
دست گل توی دستش رو گرفت طرفم، گرفتم و جوابش رو دادم
-ممنون
-بالاخره درست رو تموم کردی و شدی خانم دکتر، واقعا بهت افتخار
می کنم.
با اعتماد به نفس نگاهش کردم
-من از پس هر کاری بر میام
با لبخند روی لبش سرش رو نزدیک گوشم آورد
-مثل بیچاره کردن من از بس که انتظارت رو کشیدم .بی معرفت من قول دادم مزاحم درست نباشم،
حداقل تو بعضی وقت ها یه زنگ می زدی!
خندیدم
-بعد از این همه چی تغییر می کنه آقا
ابرو هاش رفت بالا
مطالب پیشنهادی:
مطالب پیشنهادی ما
مشخصات رمان
-
نویسنده: مرضیه خیر آبادی
-
ژانر: عاشقانه
-
ویراستار: سنتر رمان
-
صفحات: 985