دانلود رمان عشق یوسف از نازنین87
دانلود رمان عشق یوسف از نازنین87
معرفی رمان:
آیدا از دیدن شماره ی یوسف مثل همیشه دو حس متفاوت را همزمان داشت؛ یکی عشق و دیگری ترس. با این حال سریع موبایلش را جواب داد: سلام یوسف. یوسف سرد و عصبی پرسید: کجایی؟ زنگ زدم روی گوشی ویلا جواب ندادی؟ آیدا هول شد و با دستپاچگی گفت: من … اومـ … توی حیاطم! برق قطع شده بود، اومدم ببینم فیوز پریده!
قسمتی از رمان:
سریع کلید انداخت و داخل شد. کفش هایش را هول هولکی توی ایوان ویلا در آورد که هر کدام گوشه ای پرت شد. نگاهش به سمت میز تلفن رفت و وحشت زده یوسف را دید. پلاستیک ساندویچ از دستش افتاد. رمان عاشقانه یوسف با آن چهره ی جذابش، ابروهای هشتی و پهنی که در حالت عادی صورتش را عبوس نشان می داد، اخم کرده نگاهش کرد و با کنایه گفت: فیوز پریده بود دیگه؟!
آیدا رشته ای از موی بلند و خرمایی اش را که از زیر روسری بیرون آمده بود، از توی صورتش کنار زد و با تته پته گفت: به خدا … یهو … از دهنم در اومد.
و با تضرع نالید: یوسف تو رو خدا این طوری نگاهم نکن؛ رفته بودم ساندویچ بخرم!
یوسف برخاست. توی پیراهن جذب چهارخانه ی سفید و سورمه ای که اندامش را خوش فرم تر نشان می داد…
مطالب پیشنهادی:
مطالب پیشنهادی ما
مشخصات رمان
-
نویسنده: نازنین87
-
ژانر: عاشقانه
-
ویراستار: سنتر رمان
-
صفحات: 247