دانلود رمان زندگی من از اجبار تا عشق از ستاره لطفی
دانلود رمان زندگی من از اجبار تا عشق از ستاره لطفی
معرفی رمان:
عشق یعنی تو! عشق یعنی کنار تو بودن. عشق یعنی تو را خواستن! گاهی عشق شروعی خوب ندارد گاهی در نگاه اول نیست. گاهی عشق هم از اجبار شروع میشود! یعنی از اجبار تا عشق.
قسمتی از رمان:
آرام سرش را پایین انداخت و از آغوشم بیرون آمد. کسی درکم نمیکرد.
با فکری مشغول، به سمت کمد رفتم و یک مانتو زرد با شلوار سفید و یه کلاه کرم پوشیدم باید میرفتم پیش سارا کمی آرامم کند!
کفش اسپورتم را پوشیدم و از پلهها پایین رفتم بابا خانه نبود. هه! نباشد. اصلا مهم نیست…
در را باز کردم و به صدا زدنهای مامان و آرام گوش نکردم. با قدمهای آرام رسیدم سر کوچه، یک تاکسی گرفتم. و بعد از آدرس دادن سرم را به صندلی تکیه دادم و به فکر فرو رفتم.
با شنیدن صدای راننده که میگفت رسیدیم پول تاکسی را حساب کردم. با گوشیام به سارا مسیج دادم:
«من توی پارک همیشگی هستم»
نشستم رو یه نیمکت چوبی و منتظر سارا ماندم. حدود ده دقیقه بعد سارا آمد. از دور برایش دست تکان دادم که با خوشحالی به سمتم آمد:
-خوبی دوست جونیم؟
-هی… بدک نیستم تو چطوری؟
-خوبم.
وروی نیمکت چوبی نشست.
-چی شده؟ چرا گفتی بیام؟ حوصلهت سر رفته بود؟
با بغض همهی داستان را برایش تعریف کردم. سارا هم با چهرۀ بغضداری نگاهم میکرد.وقتی حرفهایم تمام شد. سارا بغلم کرد و گفت:
-نگران نباش عزیزم! درست میشه ایشالله بابات حتما صلاحتو میخواد
-سارا، آخه چرا؟! با حرص گفتم:
ببینید، آقای سعیدی من اصلا با این مسئله میتونم کنار بیام و آینده خودم رو تباه کنم. من راضی نیستم، اما بابام میگه حتما باید جوابت مثبت باشه… و توی بد مخمصهای گیر افتادم!
مطالب پیشنهادی:
مطالب پیشنهادی ما
مشخصات رمان
-
نویسنده: ستاره لطفی
-
ژانر: عاشقانه، اجتماعی
-
ویراستار: سنتر رمان
-
صفحات: 222