دانلود رمان خنیاگر غمگین از یگانه اولادی_مینا شوکتی
دانلود رمان خنیاگر غمگین از یگانه اولادی_مینا شوکتی
معرفی رمان:
چشم های ریز شده اش با صدای آمیخته با گریه ی او از هم وا شدند : تو رو خدا با من کاری نداشته
باش من میترسم
دیگر مطمئن شده بود که توهم نزده و او فقط یک دختر بچه است به چشمان درشت و خیسش با آن
موهای پف کرده ی فر فریش نگاه کرد و بی حوصله دستش را به سمتش دراز کرد : آروم باش
قسمتی از رمان:
صبح در دادگاه خانواده به سر میبرد طالق صدها زن و مرد را گرفته بود یک بار وکیل زنی که
مهریه میخواست و یک بار وکیل مردی که مهریه نمی پرداخت کی فکرش را میکرد روزی خودش
رو به روی قاضی بنشیند و با گردنی کج تقاضای طلاق توافقی برای خودش بکند؟ !
او انگار بعد طلاق شده بود جن و منصور بسم الله …صیغه شان هر سال تمدید میشد و او این خفت را
فقط برای حفظ ظاهر در مقابل فامیل و دوست و آشنا و همکار قبول میکرد تا دو سال پیش شاید
ماهی یک بار فقط او را میدید ولی بعد این دو سال اخیر رفت و آمدش بیشتر شده بود ولی چه فایده که
نه او دیگر برای او زن شد و نه منصور برای او شوهر
مطالب پیشنهادی ما
مشخصات رمان
-
نویسنده: یگانه اولادی_مینا شوکتی
-
ژانر: عاشقانه
-
ویراستار: سنتر رمان