دانلود رمان بیست و یک pdf از نگار رازقندی
دانلود رمان بیست و یک pdf از نگار رازقندی
خلاصه رمان:
” بار اولی که کارت های بازی رو دستم گرفتم یادم نمیاد چند سالم بود اما میدونم اون لحظه
یه چیزی توی وجودم تکون خورد، انگار که تیکه از پازل گم شدهت رو پیدا کرده باشی …
یه ماهی تازه کار توی اقیانوسی پر از کوسه که تازه داشت نیش در می اورد
تا اکواریومش به خون آبه بکشونه” (چاووش/ تابستون)
قسمتی از رمان
نفسمو کلافه بیرون دادم. – پوف باشه، حالا بزن به چاک من اینجا آبرو دارم.
گوشه لبش بالا رفت. – شناسنامت یادت نره. دست به سینه حق به جانب شدم.
– من شناسنامه ندارم، گم شده تازه درخواست دادم.
معیوس شد. به ماشینش تکیه داد. – زکی، منو گیر اوردی؟ الان وقت گم کردن شناسنامهت بود؟
یه جوری صداشو واسه من بالا می برد ادم شک میکرد مبادا زورگیر و خفت گیر باشه.
از اون مدل گوش های شکستهش همچین بعید هم نبود. – گمش نکردم، سوزوندمش …
چون نمیخواستم شوهر کنم حالا یه شوهر از اسمون جلوم نازل شد.
خواست چیزی بگه که صدای اِسی از داخل آشپزخونه بلند شد.
– انقدر با دوستپسرات جلو در رستوران من لاس نزن، بجنب ظرفا مونده …
صدامو کلفت کردم و با سرفه ای جوابشو دادم. – اومدم. سرمو طرف همون یارو برگدوندم.
قد و هیکلش بد نبود، لباساشم بگی نگی درست درمون بودن ولی بهش نمیخورد بچه بالا باشه.
– من باس برم، تو هم گاز بده دودتو ببینم! دیگه هم نیا در اینجا … زنگ بزن.
از مشت های گره شده کاملا مشخص بود اصلا با ادبیات برخورد من خوشش نیومده.
– مراقب زبونت باش، چون کارم لنگته زبونم بستهس وگرنه … بی هوا نگاهم رو ازش گرفتم و
سمت رستوران رفتم. توی هوا دست تکون دادم. – عزت زیاد … من از این دست آدم ها قرار نبود
بترسم وگرنه تا الان کلاهم پس معرکه بود. دستکش هامو دستم کردم و رو به اسی چشم غره رفتم.
– با چِندر غاز حقوقی که بهم میدی خیلی اورد ناشتا میای ها،
دو روز دیگه بیخ گوشت اومدم رستوران زدم حساب کار دستت میاد.
قیمت33000
مطالب پیشنهادی ما
مشخصات رمان
-
نویسنده: نگار رازقندی
-
ژانر: عاشقانه
-
صفحات: 1966