دانلود رمان سیلاژ pdf از ریحانه کیامری
دانلود رمان سیلاژ pdf از ریحانه کیامری
خلاصه رمان:
سیلاژ «sillag» یه کلمهی فرانسویه به معنی عطر به جا مونده از یه نفر،
خاطرهای که با یه نفر خاص داشتی یا لحظههایی که با هم تجربه کردین و
اون شخص و خاطرات همیشه جلو چشماته و
به هیچ اتفاق بهتری اون رو ترجیح نمیدی.
قسمتی از رمان
محسن ولی گوشش بدهکار نبود که نبود .با فریادی رعد آسا مادرش را از خود جدا کرد .
_این حتما یه ریگی به کفشش هست که نمیذاره دس ت من بهش بخوره !
6ماه باهاش نامزد بودم، نذاشت دستشو بگیرم حتی !گفتم باشه عیب نداره لابد از
حجب و حیاشه !
ولی حالاچی مادر من؟ !ها؟ !حالا چی؟ !
تو حجله ی من خودشو میزنه به ننه من غریبم بازی که چی؟ !
مرضیه خانم اشاره کرد تا برای محسن آب بیاورند بلکه آتش خشمش خاموش گردد .
سپس رو به طاهره خانم کرد :
_طاهره خانم شما برو حرف بزن با دخترت راضیش کن …بگو شوهرشه
حلالشه..بچهم داره سکته میکنه زبونم لال …
محسن رو به مادرش کرد و بیتفاوت نسبت به مادرزنش، جملات را مثل خنجر بر
قلب طاهره خانم فرود آورد .
صد دفعه گفتم ببرینش معاینه گفتین نه ! دختر حاج آقا کمالیه معتمد یه محله ست
زشته عیبه !
بفرمایین حالاتحویل بگیرین !معلوم نیست چه گندی زده …میخواست فقط اسم منو
لکه دار کنه !
طاهره خانم با بغض گفت :
_محسن جان تو الان عصبانی هستی حق داری …اجازه بده من برم باهاش حرف
بزنم پسرم، دخترمه قلقشو بلدم …راضیش میکنم …
به خدا زرگل دست از پا خطا نکرده …
قیمت30000
مطالب پیشنهادی ما
مشخصات رمان
-
نویسنده: ریحانه کیامری
-
ژانر: عاشقانه،بزرگسال
-
صفحات: 338