بستن

دانلود رمان اغوا نویسنده نازنین محمد حسینی

دانلود رمان اغوا از نازنین محمد حسینی

 

 

معرفی رمان:

اغوا داستانی از دل این سرزمین.داستانی از دخترانی که راه را به بیراهه می روند و زندگی هایی از دل شهر های بزرگ.خانواده هایی درگیر در زندگی ماشینی …
نیوشا دختر بیست ساله ای که در سیزده سالگی مورد تعرض کسی قرار می گیرد که فکر میکند عاشقانه دوستش دارد؛ وعده ازدواج و عشق دروغین چشم دخترک را کور می کند و او خود را مجبور به باربد می داند.با تمام سختی ها چند سال کنار باربد می ماند تا…
آشنا شدن با فرید عجیب و غریب همه چیز را متفاوت می کند! فرید کم حرف و مرموز که…

 

 

 

قسمتی از رمان:

از ترس در خودم پیچیده بودم و با دهانی که میلرزید به رد باريك خون نگاه میکردم. وسط گرمای شدید تابستان درست شبیه کسی بودم که بي لباس در قطب جنوب در حال یخ زدن باشد. آنقدر ترسیده بودم که اشك چشمم خشك شده بود و تنها لب هایم به هم میخورد و ذره به ذره بیشتر در سرما فرو میرفتم صداي باربد از بیرون به گوشم رسید، پاهاي نحيفم به روي خون ها کشیده شد و با وضع ناجوري به گنج درب و دیوار تکیه زدم. سرتاسر پایم را خونابه فرا گرفته بود .و توجهي به صداي باربد نشان نمیدادم … نیوشام… عشقم! بیا بیرون چيزي نشده که – چيزي نشده بود… من هم نمیدانستم چه شده؟ فقط گفته بود قبل از اینکه ازدواج کنیم زن من ميشوي… سخت نیست از الان زن من میشوی و تا دنیا دنیاست زن من ميماتي، میگفت اينطوري خیالمان راحت تر است و نیاز نیست تا بیست سالگي ام صبر کنیم. اینطوري ميتوانستیم
هشت سال زودتر زن و شوهر شویم نمیدانستم زن کسي شدن درد داشته باشد، نمیدانستم
خونريزي دارد…. نمیدانستم تن نحیف دوازده ساله ام .گوشه حمام بغ ميكند و لرزان در انتظار مرگ مینشیند … هیچ نمیدانستم تنها میدانستم زن و شوهر ها عاشقند، میبوسند و عشق إمیورزند… عاشقي اينطور بود که درد بکشی؟ نمیدانستم .. نیوشا عشقم بیا بیرون ببینمت آخه .
…یا…باربد… باريد ولم کن –
بعض با صدایم درگیر بود ولی همچنان هیچ اشكي به روي گونه ام ريخته نمیشد. لب به هم میزدم و خیره به قرمزي جاري روي كاشي هاي سفيد براق منتظر بودم تا
شاید تمام شود، تا شاید این لعنتي بند آید فكر بوسه اي که روي لبم نشانده بود و لحظه ای که با آن بوسه قلبم گرم شده بود، دلم لرزیده بود و چشمانم برق زده بود. فکر میکردم دوست داشتن این است که همیشه به هم بگوییم دوستت دارم، عاشق باشیم و براي دیدن هم لحظه شماري كنيم… خاطرات روزمان را مرور کنیم و برای آینده نقشه بچینیم مگر باربد چند سال داشت؟ پسر هجده ساله اي که براي هشت سال بعدمان نقشه میکشید، از رنگ پرده خانه مان

 

مطالب پیشنهادی:

دانلود رمان فرشته شیطانی

دانلود رمان سایه روشن

لطفا امتیاز دهید
1/5 - (1 امتیاز)

مشخصات رمان

  • نویسنده: نازنین محمد حسینی

  • ژانر: عاشقانه،اجتمایی

  • ویراستار: سنتر رمان

  • صفحات: 999

لینک های دانلود

  • دسته ها:دانلود رمان , رمان اجتماعی , رمان عاشقانه
  • ۹ آبان ۱۴۰۱
  • بدون نظر

اگر شما نویسنده رمان سنتر هستید و تمایل به ادامه همکاری ندارید می‌توانید درخواست حذف ارسال کنید.

درخواست حذف

نظرات کاربران

شما اولین نفر باشید که در مورد این رمان نظر می نویسید
پشتیبانی آنلاین