بستن

دانلود رمان محافظ شخصی از صبا لک

دانلود رمان محافظ شخصی از صبا لک

 

 

 

معرفی رمان:

پدر پروا دختر رمان ما پلیسه و بخاطر همین دشمنایه زیادی داره…وقتی پروا ۱۵سالش بوده دشمنایه پدرش توی ماشین مادرش بمب میزارن که مادرش و برادرش پدرام بر اثر این بمب گذاری کشته میشن….و حالا پدر پروا برای اینکه به دخترش اسیبی نرسه برای اون بادیگارد میگیره..پروا همه ی بادیگارد هارو فراری میده اما یه بادیگارد میاد که یه پسر جوونه و پسر دوست پدرشه…و اونم پلیسه ولی بخاطر اینکه پدرش…

 

 

 

 

قسمتی از رمان:

زده بودم بهش..خیلی عصبانی بودااا.

-ببینم دختر من باید چیکار کنم باتو؟؟هاا؟چرا نمیفهمی که من این محافظ شخصیارو واسه محافظت از تو میزارم..چرا همرو فراری میدی اخه؟؟

+بابا لطفا سر من داد نزن…من کاری نکردم

-اااا پس کاری نکرده اره؟حتما عمه ی من میخواسته از دیوار فرار کنه بره اره؟؟حالا گیریم این یکی مریض بوده و خود به خود رفته..پس اون نوزده تا چی؟
اتاقم ترکیبی از قرمز و مشکی بود…رفتم روبری اینه ایستادم و خوب به قیافم دقت کردم پوستم سفقد بود با چشمای سبز روشن ..دماغم قلمی و سر بالا.لبام درشت بود و قلوه ای..موهامم تا گودی کمرم میرسید..ایش
یه پا عروسکم واسه خودم…اهم اهم خب بذارید یکم از خودمو خونوادم بگم…من پروا محتشم هستم…و پدرم اردشیر محتشم…پدرم توی هسته ای کار میکنه و دشمنایه زیادی داره…وضعمونم تقریبا میشه گفت خیلی خوبه…وقتی سالم بود مادر و برادرم پرهام میخواستم با ماشین برن خرید که ماشینشون توسط دشمنایه پدرم بمب گذاری شده بوده و……خدا رحمتشون
کمه…بابام بخاطره همینم خیلی میترسه..همش نگرانه اینه که نکنه سر منم

بلایی بیارن..هوف بیخیال…مامانم تک فرزند بوده بخاطر همین خاله یا دایی ندارم…بابامم فقط یه داداش داره که یه دختر و پسر داره…دخترش که اینقد افاده ایه که حتی دلم نمیخوای برای یه دقیقه ریختشو ببینم …پسرشم که با صدتا دختر هست و شنیده بودم که مهمونی میره و مشروبم میخوره..ولی ادعا میکنه که منو دوست داره….ی حوصله خودمو پرت کردم رو تخت و لپ
تاپمو از روی عسلی برداشتم تا ایمیلامو چک کنم…بازم مثله همیشه این
پسره ارین)پسر عموم(ایمیل داره بود..
-سلام خانومم چطوری؟

 

 

مطالب پیشنهادی:

دانلود رمان آهوی دشت

دانلود رمان حباب رنگی

لطفا امتیاز دهید
Rate this post

مشخصات رمان

  • نویسنده: صبا لک

  • ژانر: عاشقانه، اجتماعی

  • ویراستار: سنتر رمان

  • صفحات: 112

لینک های دانلود

  • دسته ها:دانلود رمان , رمان اجتماعی , رمان عاشقانه
  • ۱۸ فروردین ۱۴۰۲
  • بدون نظر

اگر شما نویسنده رمان سنتر هستید و تمایل به ادامه همکاری ندارید می‌توانید درخواست حذف ارسال کنید.

درخواست حذف

نظرات کاربران

شما اولین نفر باشید که در مورد این رمان نظر می نویسید
پشتیبانی آنلاین