بستن

دانلود رمان نجوای دل از مشکان آرا

دانلود رمان نجوای دل از مشکان آرا

 

 

معرفی رمان:

خواست خودش نبود؛ عشقی که نجوا را به معشوق شبیه نکرد، مبدل به خودِ او کرد، به خواست خودش نبود. از زمانی که حافظه یاری‌گر است، نجوا بود و صرف فعل خواستنی که در ضمیرش رخنه کرده بود، نجواهایی که در تار و پود وجودش عجین بودند. و حال با بازگشت محمد پس از سال‌ها و همنشینی عقل و احساس، زمان عروج نجواها فرا می‌رسد.
در پسِ قصه‌ای شیرین و صمیمانه‌، دل‌ها به تمنا می‌افتند و صیانت از تکانه‌های قلب، حتی بر سفیدی و سیاهیِ کلاویه‌های روزگار چیره می‌شود.

 

 

 

قسمتی از رمان:

– کی گفته من عاشق تو شدم؟ رمان عاشقانه نجوای دل
تا ابرویش را بالا می‌دهد، برای جلوگیری از حرف زدنش، به سرعت ادامه می‌دهم:
– اون‌قدر احمق نیستم که عاشق تو بشم! من عاشق تو نشدم. عاشق تو، بزرگ شدم! مثل یه ربات که برای یه هدف خاص برنامه‌ریزی میشه.
نگاه گیجش را که می‌بینم، گذشته‌ها را به زبان می‌آورم:
– همه‌ی آدما، به عنوان یه آدم مستقل بزرگ میشن؛ اما من از بچگی به عنوان زن تو، کسی که عاشق تو هست، بزرگ شدم. تا هجده سالگی رسماً پیش بی‌بی و بابا حسن‌علی بودم. همین هم باعث شد برخلاف بقیه‌ی آدما که به خاطر حک شدن اسم‌ معشوق روی دیوار قلبشون، ادعای عاشقی می‌کنن، به جرأت بگم من عاشق تو نشدم! اسم تو روی دیوارای قلب من حک نشده! یعنی بخوام درست و ‌حسابی بگم، اصلاً نیازی به حک شدن نبود وقتی کل قلبم رو با اسم تو شکل دادن. اصلاً نیازی به دیواری برای حک شدن نبود وقتی تک‌تک آجرای قلبم رو با اسم تو روی هم چیدن.

 

 

مطالب پیشنهادی:

دانلود رمان تنها با یک تصادف

دانلود رمان تنها نیستیم

لطفا امتیاز دهید
5/5 - (1 امتیاز)

مشخصات رمان

  • نویسنده: مشکان آرا

  • ژانر: عاشقانه

  • ویراستار: سنتر رمان

  • صفحات: 131

لینک های دانلود

  • دسته ها:دانلود رمان , رمان عاشقانه
  • ۶ دی ۱۴۰۱
  • بدون نظر

اگر شما نویسنده رمان سنتر هستید و تمایل به ادامه همکاری ندارید می‌توانید درخواست حذف ارسال کنید.

درخواست حذف

نظرات کاربران

شما اولین نفر باشید که در مورد این رمان نظر می نویسید
پشتیبانی آنلاین