دانلود رمان طلوع یک نامیرا نویسنده کیمیا ذکری زاده

دانلود رایگان رمان طلوع یک نامیرا از کیمیا ذکری زاده
معرفی رمان:
بعضی از آدمها، خود را به دست تصمیمات دیگران میسپارند، تا دریای سرنوشت آنها را با موج خودش همراه سازد. اما برخی دیگر، تا پای جان برای خواستههایشان میجنگند و هرگز تسلیم نمیشوند.
آراد پسریست که در مقابل اجبار، با تاوان طرد شدن از خانوادهاش ایستاد. آشوبی در راه است که ناخواسته زندگی آروشا، دختر جاهطلب و بلندپرواز قصه را به آراد گره میزند.
رویاها، معنا میگیرند. زمزمه عجیب و مرموز شبهایش برای او پیامی مهم دارد. با گم شدن خواهر کوچکش، کمکم پرده از حقایق برداشته میشود و این رویا با حقیقتی محض پیوند میخورد.
نامیرا، طلوع خواهد کرد! بله، و این طلوع است که با پرتوهای روشنایی خود، تمام سیاهیها را درهم میشکند.
قسمتی از رمان:
– راستی آریان! خبر داری فردا شب جشن بالماسکهست؟
– جشن بالماسکه؟ جشن برای کی هست؟
دستی داخل موهاش کشید:
– اونطور که امروز خبر دادن، جکسون تمام کله گندهها رو با هم جمع کرده! اتفاقاً که جشنش هم شمال هست و باید بریم. فردا ظهر میریم شمال، بعد از جشن هم میری دیدار خواهرت!
سری تکون دادم و چشم به برج میلاد دوختم، حتی به تاریک شب هم نورانی بود.
ویلی هم بیخیال به خیابونهای تهران نگاه میکرد، شیشه زهر عقرب رو با خودم آورده بودم و داخل گذاشته بودم. مشتاق دیدار جکسون بودم. تاکسی ایستاد چمدون به دست به طرف هتل حرکت کردیم.
سایه دودی و دنبالهی طلایی، کاملاً مشکی چشمهامو زیباتر میکرد. موهای شنیون پیچیدم حالت یه گل درست شده بود و مقداریش پایین فر بود.
لباس رو پوشیدم، سایه چشمهامو ترکیب رنگ لباس بهم میاومدن. لبخندی به خودم زدم.
ایرا نگاهی بهم کرد:
– واو چه خوشگل شدی!
مطالب پیشنهادی:
مطالب پیشنهادی ما
مشخصات رمان
-
نویسنده: کیمیا ذکری زاده
-
ژانر: عاشقانه
-
ویراستار: سایت سنتر رمان
-
صفحات: 374