دانلود رمان آشوب مغز از مریم گلچی
دانلود رمان آشوب مغز از مریم گلچی
معرفی رمان:
بهادر و هانیه، بعد از عقد بهم دل می بندن. طی اتفاقات و تهمت هایی که به بهادر زده می شه، هانیه دلسرد میشه و…
پایان خوش
قسمتی از رمان :
بغضم می شکند و اشک هایم روانه میگردد.
قلبم میشکند و مغزم دیوانه می گردد.
اصرار های مکررم به گوشت می رسدو دست آویزی برای خنده ات می شود.
مثل پا گذاشتن روی یک برگ خشکیده غرورم را زیر پا می گذاری و له می کنی.
هق هق من موسیقی ای می شود که تو با آن هی لبخند میزنی و جان مرا می گیری.
هرچند تلخ است این کارت؛
اما لبخندت آنقدر زیباست که باعث تضادی بین اشک توی چشمانم و لبخند روی لبم میشود.
تضادی که گویای لذت من از لبخندت و عذاب من از درد قلبم است.
دست هایم را مشت میکنم تا نگهت دارم.
اما تو خاری در دست بی نمکم فرو می کنی که بی هوا دستم را باز میکنم و تو هستی که از دستم میروی و از جلوی چشمانم میافتی.
مغزم آشوبی برپا خواهد کرد که نمیتوانم تحملش کنم.
دوری از تو سخت است.
سخت تر از کندن کوه، سخت تر از آوارگی های پس از زمین لرزه…
اما آسان تر از گریه کردن های من است. آسوده تر از بی خوابی های شبانه است.
کاش می ماندی تا کوه را در سه شب برایت پودرکنم.
کاش بمانی تا این خانه ی تنهایی را بلرزانم و فرو ریزم و خانه ای دونفره از عشق بسازیم.
اما تو می روی و هرگام که برمی داری، امیدم رفته رفته، ذره ذره، قدم به قدم می رود…
نرو! همراهم بمان؛ تا ابد ،تا همیشه…
بگذار عشقی ابدی داشته باشیم…
مطالب پیشنهادی:
مطالب پیشنهادی ما
مشخصات رمان
-
نویسنده: مریم گلچی
-
ژانر: عاشقانه
-
ویراستار: سنتر رمان