دانلود رمان این عشق مرد می خواهد نویسنده آرزو توکلی
دانلود رایگان رمان این عشق مرد می خواهد از آرزو توکلی
معرفی رمان:
پژواک خنده ی مرد دوست داشتنی اش در اتاق پیچید و چون نسیمی از اجازه هست؟
کنار گوشهایش گذشت. نور از پنجره های قدی اتاق به صورتش میتابید
و چشمهای مشکیاش را تبدیل به قهوهای سوخته کرده بود! اذعان کرد که
در هر حالت پر است از اقتداری عجیب و دهن پر کن .همان اقتدار و
دیسیپلین خاص و منحصر به خودش که احترامی عظیم برایش پدید می
آورد.
قدمی به جلو گذاشت و با لحنی اغواگر، پر از شیفتگی ل**بهای کوچکش
را که از بیرنگی چند لحظه ی پیش فاصله گرفته بود، به سخن باز کرد:
-وقتی میخندی …حس میکنم خیل عظیمی از اتفاقات خوب میان سمتم
و اون لحظه ست که من خودم رو خوشبختترین زن روی زمین میدونم،
چون تونستم خوش اخلاقی مثل تو رو بخندونم.
کلام شیرینش را با اندکی کنایه به پایان رساند.
از پشت میز ریاستش که برعکس میز منشی قهوهای بود با خط های
مشکی، بلند شد.
دخترک پر شد از موسیقی احساس، از لطافت کلامش:
-این مرد بداخلاق فقط با وجود تو سرزندهست و من دوستت دارم، نه
برای اینکه چه کسی هستی، برای اینکه کنار تو تبدیل به چه کسی میشم
قسمتی از رمان:
نزدیکتر رفت و عطر مردانه و خنکش را عمیق نفس کشید، نفسی به
بلندای یک عمر و با چنان لذت ی که گویا میان دشت نرگس ها نفس می
کشید و آرامش این مرد برایش کم از آرامش نرگس ها نداشت.
با سر انگشت اشارهاش مژه های بلندش را به بالا سوق داد:
برگشت و روی صندلی چرم مشکی نشست، آرنج هایش را رو میز گذاشت حرفهات برام مثل خوردن طعم ملس شاهتوته!
و دست های سبزه و مردانه اش در هم گره خورد:
-پس تو علاقهی بی حد من به خودت رو به طعم شاهتوت تشبیه کردی؟
هوم؟
با پرشی روی میز چوبی نشست و بیتوجه به تشری که شنید، با عسلی
هایی که از لذت برق میزد دستهایش را روی ل**بی میز تکیه گاه کرد:
-شاهتوت خب …عالیه،
ملس و دوست داشتنی !اما. …
سرش را روی شانه ی راست خم کرد و کمی از موهای سیاه مجعدش از
مقنعه ی گشادش بیرون ریخت:
های خوب دنیا، از تمام طع مهای ملس دنیا، از تمام بوی گل های دنیا بهتراما خب تو و وجودت و حرفهای دوست داشتنی که میزنی از تمام حس
و دوست داشتنی….
مطالب پیشنهادی:
مطالب پیشنهادی ما
مشخصات رمان
-
نویسنده: آرزو توکلی
-
ژانر: عاشقانه،اجتماعی،تراژدی
-
ویراستار: سایت سنتر رمان
-
صفحات: 750