دانلود رمان ماندن یا رفتن از غزل محمدی

معرفی رمان:

مهتا می فهمه کیه! دلیل فراموشیش رو می فهمه ولی بین موندن یا رفتن تردید داره! بخشیدن یا کینه گرفتن از کسی که خودش هم یک مهره بوده! وضعیت کاملا فرق کرده، دیگه هیچ چیزی مثل گذشته نیست. وارد یک بازی جدید می شه؛ بازی ای که توی تصمیمش تاثیر داره. حالا می مونه یا میره؟ می بخشه یا نه؟ گذشته رو فراموش می کنه یا نه؟ حق میده یا برای همیشه میره؟…!

قسمتی از رمان:

مادر من یک زن کدبانو بود و همین طور عاشق پدرم…

خیلی دوسش داشت و من تک فرزند اونا بودم تا اینکه یک روز، پدرم دست یک زن و گرفت و خونه آورد. اون زن دوتا بچه داشت؛ یکیشون حدودا سیزده سالش بود و اون یکی دیگه ده سالش…

مادرم یک شبه کمرش شکست ولی دم نزد و تو خودش ریخت. مثل ملکه ها و شاهزاده ها اون زن و بچه هاش تو خونه زندگی می کردن و مادر من کلفتشون شده بود؛ حق نداشت چیزی بگه حالم از اون دوتا دختر به هم می خورد تا اینکه یک خانواده اسباب کشی کردن به اون محله که یک پسر داشتن و یک دختر…

دختر اسمش فریبا بود و پسر اسمش محمد! با محمد سریع جور شدم؛ درکل یک جوری شد که باهم رفیق های خوبی شدیم. کم کم فریبا هم بهم نزدیک شد.

یک دختر ساکت و آروم و خانم… چندسال گذشت که من نوزده سالم شد؛ نمی تونستم بدون فریبا زندگی کنم، دوسال از من کوچکتر بود.

به مامان موضوع رو گفتم ولی اون نه آورد و گفت اون دختر به درد تو نمی خوره. پروانه که خیلی فوضول بود، حرف های من و مامان رو شنید. می دونستم بهم علاقه داره ولی من انقدر ازش متنفر بودم که حاضر نبودم حتی برای چند لحظه نگاهش کنم.

مطالب پیشنهادی:

دانلود رمان رقص کال

دانلود رمان اَژین