دانلود رمان تلخ مثل قهوه از پارمیدا نیکویی
دانلود رمان تلخ مثل قهوه از پارمیدا نیکویی
معرفی رمان:
با نفرت بهش نگاهی انداختم و بی تفاوت از پله ها بالا رفتم. وارد اتاقم شدم و به یک باره آرامش به سراغم آمد با دیدن اتاقم. کیفم را گوشه ای پرت کردم و از شدت گرما،سریع لباس هایم را عوض کردم. به ساعت نگاهی انداختم و خودم را روی تخت پرت کردم. انگاری خستگی در تک تک سلول هایم به وجود آمده بود. پلک هایم را روی هم گذاشتم و با دستم شقیقه هایم را ماساژ دادم. در اتاقم زده شد و دوباره صدای نحس آن زن در گوشم پیچیده شد.
قسمتی از رمان:
-ناهار حاضر عزیزم.
حتی صدایش هم آزارم می داد. به پتو چنگ زدم و پلک هایم را روی هم بیشتر فشار دادم.
انگاری نمی فهمید نمی خواهم صدایش را بشنوم.
-اول ناهارت رو بخور،بعدش بخواب.
عصبی سرم را از روی بالشت برداشتم و با نفرت گفتم:نمی خوام صدات رو بشنوم، برو بیرون.
-این چه طرز صحبت کردنه؟
به پتو بیشتر چنگ زدم و عصبی گفتم: فکر کردی الان برای من رمان عاشقانه جای مادرم رو می گیری؟اما اشتباه فهمیدی تو برای من هیچ ارزشی نداری. چند وقت دیگه هم پدرم می فهمه تو چه ماری هستی.
با خشم نگاهم کرد و در را کوبید و رفت. چند نفس عمیق کشیدم و دوباره روی تخت دراز کشیدم و بعد از چند دقیقه به خواب عمیقی فرو رفتم.
با صدای صحبت کسی از خواب بیدار شدم.
-دخترم… عزیزم نمی خوای بیدار شی؟
مطالب پیشنهادی:
مطالب پیشنهادی ما
مشخصات رمان
-
نویسنده: پارمیدا نیکویی
-
ژانر: عاشقانه
-
ویراستار: سنتر رمان
-
صفحات: 228