دانلود رمان تنهای مغرور از parisa.hokomat

دانلود رمان تنهای مغرور از parisa.hokomat
معرفی رمان:
دختری مغرور و سرد که از اول اینطوری نبوده دقیقا هشت سال پیش وقتی ۱۶ ساله بود یه اتفاقی میوفته که زندگیش با خاک یکسان میشه اون توی یه روز دوتا از عزیزتریناشو از دست میده، پدر و مادرش، کههردو پلیس بودن توی یه ماموریت به دست یه باند بزرگ به قتل میرسن…
قسمتی از رمان:
و درست چند ماه بعد از اون آنجل یه ضربه دیگه میخوره این بار به خاطر اعتماد بی جا
و بچگانه…اون وارد حرفه پلیسی میشه تا آتیش انتقامشو از همه اونایی که عذابش دادن بگیره…
از طرفی یه پسری به اسم آرنولد وارد زندگیش میشه که زندگیش
مثل آنجله چه الان و چه گذشتش حتی علایق و سلیقه هاشون هم یکیه این پسرهم
در گذشته ضربه بدی خورده و حالا مثل آنجل سرد و محکم و مغروره و اون هم
برای انتقام وارد حرفه پلیسی شده… حالا این دوتا توی یه مامریت که
واسه هردوتاشون خیلی مهمه باهم همکار میشن و هردو میخوان با آتیش
انتقامشون همه اون آدمای پستو به آتیش بکشن…پایان خوش
مقدمه:
نمیشکنم.. سرد میشوم… تنها میشوم… هرچیزی را به جان میخرم اما… اما نمیگذارم مرا خرد کنند… من بازیچه کسی نخواهم شد…
مغرور میشوم اجازه نمیدهم گرگ صفتان خودشان را به من نزدیک کنند…
تا زمانی که به هدف خود نرسم، این حس انتقام در من غوطه ور خواهد ماند…
بی صبرانه انتظار میکشم تا روز موعود فرا رسد…
سرگرد_ بله کاملا درسته چرا به فکر خودم نرسید و با بی سیمش.به نیروهای ویژه خبر داد که
برای نگهبانی بیان.
وقتی اورژانس و نیرو ها رسیدن ماهم به راهمون به سمت اداره ادامه دادیم. به محض رسیدن به
اتاق عمو یا بهتر بگم سرهنگ حرکت کردم در زدم و داخل شدم.
عمو بلند شد و منو تو آغوشش کشید و گفت: خوشحالم که سالمی عزیزم نمیدونی چقدر نگرانت
بودم. من_عمو من هم دل تنگ شما بودم اما الان باید راجع به یه پرونده ی جدید صحبت کنم و
تمام ماجرا رو براش تعریف کردم
عمو_ دخترم این طور که معلومه این باند هیچ رحمی به هیچکس ندارن اگه میخوای این پرونده
بر عهده ی تو باشه باید کنار تو یه سرگرد خبره و کاربلد رو بزارم.
من_ شما کسی رو سراغ دارید?!
بعد از کمی سکوت گفت: آره سرگرد جکسون یکی از بهترین سرگردای پاریس هست.
من_ چطور میتونید با ایشون ملاقات کنید?
مطالب پیشنهادی:
مطالب پیشنهادی ما
مشخصات رمان
-
نویسنده: parisa.hokomat
-
ژانر: عاشقانه، اجتماعی
-
ویراستار: سنتر رمان