دانلود رمان قاموس از زهرا ارجمندنیا pdf
دانلود رمان قاموس از زهرا ارجمندنیا pdf
ژانر: عاشقانه
تعداد صفحات: 898
خلاصه:
دریا که درگذشته یک عشق نافرجام را با همکلاسی خود (آتاش) پشت سرگذاشته حالا یک ازدواج ناموفق هم در زندگی اش رقم خورد دلشکسته به منزل پدری برمیگیردد و تمام محبت خود را صرف خانواده و برازده اش می کند و اوقاتش را با کار در موسسه و تولیدی می گذراند و سعی دارد تا قوی و محکم به راهش ادامه دهد ولی…
بخشی از رمان:
تازه وارد تهران شده بودم مسیر رو بی وقفه رانندگی کرده و تمام این مدت، در برابر نگاهم که میل به اعلام شکست و بارندگی داشت مقاومت کرده بودم. نتیجه شده بود یک سردرد پرعذاب و یک خستگی مفرط که انگار از روز اول خلقتم در جونم بود و هرگز قرار نبود رهام .کنه به شدت دوست داشتم مستقیم به خونه برم و استراحت کنم. با قرص هایی که گاهی خواب رو برام عمیق تر می کردند و رویا و کابوس رو خط می زدند. می دونستم اما
بچه ها منتظر نتیجه ی این سفر هستند و باید میپذیرفتم بیش تر از خودم و احساساتم به تلاش ها و حضور موثر اون ها مدیون بودم. وقتی جلوی مجموعه توقف کردم حس شناگری رو داشتم که تمام طول یک دریا رو شنا کرده و دست آخر با رسیدن به ساحل، متوجه شده که به یک جزیره ی کوچک رسیده. جزیره ای که برای رهایی از اون باز هم باید به آب میزد و شنا می کرد و اون.. خسته بود از قورت دادن طعم شور آب وقتی وارد مجموعه شدم،
با دیدن خلوتی غیر معمولش اخم هام در هم رفت و نگاهم پشت میزهای خالی چرخید. کیفم رو، روی میز قرار دادم و به سمت سالن کارگاه حرکت کردم. سالنی که باید الان پر بود از سفال گرهامون و به جای همه خود جهان نشسته بود پشت چرخ و داشت کار کرد. می هیچ خبری از باقی اعضا نبود. _جهان! سرش بالا اومد و شگفت زده تماشام کرد انتظار برگشتم رو نداشت اما مشخصا از این که حالا اونجا بودم خوشحال بودم نگاهش این رو نشونم ..