دانلود رمان ابله ها زنده میمیرند از فاطمه زارعی
دانلود رمان ابله ها زنده میمیرند از فاطمه زارعی
معرفی رمان:
با دستکشهای چرمیاش به عضلات سینه یزدان میکوبید بوی عرق فضا را پر کرده بود و
صدای آهنگ هیجانشان را بیشتر میکرد یزدان نفس نفس زنان گفت: «خیلی دور گرفتی، بگیر که اومد »
با مشت محکمی که بر سینهاش زد، روی زمین افتاد و خندید
– زدی رو دست استادت یزدان
قسمتی از رمان:
یزدان کنارش نشست و شیشه آبی را از روی تردمیل
خاموش برداشت و سر کشید
– من هیچ وقت رو دست تو نمی زنم میران تو همیشه استادی
میران عرق روی صورتش را پاک کرد و به چشمان یزدان نگاه کرد
– پس بیا به حرف استادت گوش کن، فردا بریم دنبال کار
در شیشه خالی را بست و آبی که روی لبش مانده بود را مکید
– بریم
با صندل های قهوه ای رنگش ِلخِلخکنان از پلهها پایین
آمد و به سمت موتور رفت گنجشک ها روی چینه
دیوار آجری کنار هم نشسته و آواز دسته جمعی سر
داده بودند یزدان کنار موتور ایستاده بود و با دهان
باز به گنجشکها نگاه می کرد میران به سمت موتور
رمان ابله ها زنده میمیرند فاطمه زارعی
آمد، نونوار شده بود برای اولین بار آستین بلند پوشیده
بود و شبیه ایرج آقا، که تنها کارمند آن محله بود، پاچه
شلوار مشکی اش روی کفش براقش افتاده بود با دیدن
فضله کبوترها روی موتورش چینی به بینی اش داد
– بخشکی شانس! من دیشب اینو شستم
قیمت23000
مطالب پیشنهادی ما
مشخصات رمان
-
نویسنده: فاطمه زارعی
-
ژانر: عاشقانه، اجتمایی
-
ویراستار: سنتر رمان