دانلود رمان بن بست مهربانی اثر شکوفه شهبال
دانلود رایگان رمان بن بست مهربانی اثر شکوفه شهبال
معرفی رمان:
محمد پلیسی که از آرمیتا متنفره و مجبوره باهاش هم خونه بشه تا جایی که پای آرمیتا به اتاق محمد باز میشه و محمد بخاطر پلیس بودنش شرایطی میذاره و …
قسمتی از رمان:
شهناز که می ترسید دوباره بین بچه ها مشاجره شود گفت: -آرمین برو مامانی رو صدا کن بیاد الان ناهار آماده میشه. آرمین پوزخندی زد و در حال بیرون رفتن، غرغرکنان گفت: – خودتم می دونی، همه مونم می دونیم مامانی مسجده. راحت باش شهناز جون بگو برو دنبال نخود سیاه. چرا الکی حرف میزنی آخه. آرمیتا در قابلمه را باز کرد و خورش را به هم زد و با تصور اینکه برادر کوچکش بیرون رفته از روی شانه به مادرش گفت:
– مامان این چرا جمعه ای تو خونه ست. مگه همیشه این موقع با دوستاش نمی رفت کوه؟ آرمین سریع عقب گرد کرد و ادای خواهرش را درآورد. -مامان این چرا همیشه خونه ست. بعد جدی شد و دو قدم جلو آمد. _هستم که هستم، دوست دارم. تو رو سننه؟! مگه جای تو رو تنگ کردم؟ ابروان کمانی شهناز که سقف چشمان گیرایش بود به بالاترین حد ممکن رسید. -آرمین بس می کنی یا نه؟ آرمیتا تو هم کم سر به سر داداشت بزار.
ساعتی بعد همگی مشغول خوردن ناهار بودند. همین که غذا تمام شد پیرزن دوست داشتنی دو دستش را به بالا گرفت و گفت: _الحمدالله رب العالمین. پس از شکر خدا رو به عروسش کرد. -شهناز خانم خیلی خوش مزه بود.-نوش جان مامانی، نوش جان. آرمان بین گفتن و نگفتن گیر کرده بود. آرمین با چشم و ابرو اشاره می آمد که مطلب را به مادربزرگ بگوید. تا اینکه آرمان لیوانی آب برای خود ریخت و پس از نوشیدن آن گفت: مامانی…
مطالب پیشنهادی ما
مشخصات رمان
-
نویسنده: شکوفه شهبال
-
ژانر: عاشقانه،پلیسی،همخونه
-
ویراستار: سایت سنتر رمان
-
صفحات: 985