دانلود رمان مسحور pdf از راحلهdm

خلاصه رمان:

آتوسا زن مطلقه ای که عاشق طاها، پسر حاج طاهر میشه.. پسری که همه فکر میکنن مثل پدرش سربه زیر و

با ایمانه ولی امان از روزی که آتوسا پا به خونه‌شون بذاره… آتوسا زنی لوند و ازاد

که با وجود رابطه ی پنهونیش با طاها، صیغه ی پدرش حاج طاهر میشه و باعث میشه که….

قسمتی از رمان

قرار بود صبح که کارم تموم شد برم ولی حالا تا این ساعت بودنم تو این خونه چه دلیلی داشت؟

جز اینکه حاج طاهر از اینکه استخدامم کرده پشیمون بشه. نباید من و میدید

که اگه میدید اونم این بالا خدا میدونه چه فکرا که نمیکرد.

کمر راست کردم و کلافه چونه م و خاروندم. حالا چیکار میکردم؟

يهو ياد لباسام افتادم و برق از سرم پرید

لباسام و تو اتاق مهمون گذاشته بود و اگه اون لباسا رو میدید! وای حتی

تصورش هم وحشتناکه..

_توکه هنوز اینجایی از عمد اینکارا میکنی آره؟

عصبی برگشتم به عقب و نگاهش کردم.

لباس اسپورتی به تن داشت و با ابروهای گره خورده نگاهم میکرد.

قبل از اینکه صداش پایین به گوش پدرش برسه آروم و خفه غریدم:

هیسس چته تو؟ بابات اون ،پایینه من چطور برم حالا

کلافه دستی به پس گردنش کشید.

_ای به خشکی شانس.

کلافه نگاهم کرد و گفت

_همینجا بمون من برم یجور از خونه بکشونمش بیرون توهم بعد اینکه ما رفتیم

زود برو لباسات و بردار و بزن به چاک. باشه ای زمزمه کردم و د طاها تند از پله ها رفت پایین…

قیمت33000