دانلود رمان شخصیتی که نداشتم نویسنده راضیه خیر آبادی
دانلود رایگان رمان شخصیتی که نداشتم از راضیه خیر آبادی
معرفی رمان:
قصه ی پر فراز نشیب دختری آروم سر به زیر که تصمیم می گیره تغییر کنه، تا بتونه تنهایی از پس زندگی بر بیاد…
یه کیک صورتی که روبان قرمز دورش پیچیده شده بود و به سادگی روش نوشته شده بود :
دنیزعزیزم تولدت مبارک
و دوست هام که دورم جمع شده بودن و با خنده رو لب هاشون برام دست میزدن…
سر ذوق اومدم و هر کدوم که نزدیک تر بودن رو تو آغوشم می گرفتم و بوسشون می کردم
چشمم به خانم سلطانی که پشت بچه ها با روی خندونش ایستاده بود و نگاهم می کرد افتاد، شک ندارم این سوپرایز فقط می تونه کار اون باشه
پا تند کردم به سمتش و بی مکث تو آغوشم گرفتمش
-تولدت مبارک عزیزم
سرمو بلند کردم یه نگاه قدر شناسانه بهش کردم و بوسیدمش
-ممنونم ازتون
-از بچه ها متشکر باش اون ها خیلی دوست دارن
قسمتی از رمان:
یه آرزو از ته دلم
(خدایا به من قدرت بده تا محکم باشم برای تنها زندگی کردن)
هنوز دود شمع فوت شده ام از بین نرفته بود که در باز شد…
-دنیز بیا پیش خانم مهدوی
سکوتی که دورم پر شد، نشونه این بود که همه می دونستن وقته رفتن منم رسیده…
با بغض یه تکه خیلی کوچیک از کیکم رو تو دهنم گذاشتم…
این شیرینی، مزه کیک های سال های پیشم رو نمی داد انگار چاشنی تنها شدن رو بهش اضافه کرده بودن!
با سر پایین وارد اتاق خانم مهدوی شدم
عینکش رو کمی داد بالا و چادرش رو منظم کرد
-تولدت مبارک عزیزم دیگه ۱۸ سالت شده و بزرگ شدی وقتشه که مستقل بشی
کلمه استقلال برای منی که خیلی زودتر از سنم فهمیده بودم واسم هیچی نداره و فقط یه کلمست که چند صد تا تله خطرناک توش داره
-شنیدم دانشگاه تهران قبول شدی رتبت عالی بوده! صحبت کردم تو خوابگاه یه اتاق بهت بدن، اون جا زندگی کنی و درستو بخونی یه خیرم پیدا کردم که هر ماه یه کمک خرجی برای هزینه ی دانشگاهت بده، خودتم دیگه باید زرنگ باشی و کار کنی
-بله خانم مهدوی
خب خداروشکر از وضعیت تو خیالم راحت شد خوبه که هوش زیاد خدا بهت داده
-ممنون
-واسه شناسنامتم اقدام کن مراحل اولیش رو ما انجام دادیم واسه کارای بعدیش خودت برو
مطالب پیشنهادی:
مطالب پیشنهادی ما
مشخصات رمان
-
نویسنده: راضیه خیرآبادی
-
ژانر: عاشقانه، اجتماعی
-
ویراستار: سایت سنتر رمان
-
صفحات: 452