بستن

دانلود رمان اشک اقیانوس نویسنده فائزه قاسمی

دانلود رایگان رمان اشک اقیانوس از فائزه قاسمی

 

 

 

معرفی رمان:

دختری از جنس آرامش از جنس دریا دریایی آرامش طوفانی دریایی از عشق عشقی زیبا ولی دردناک اینجا دریایی که همه به اسم دریایی پاک و آرامش میشناسن این بار بی گناه باید تاوان بده اره دریا تاوان میده به گناه بی گناهی یا شایدم به گناه عشق تاوان میده … کسیان از جنس خشم و بی رحمی از جنس گرداب خروشان هدفش فقط انتقام انتقام از دریا اینجا دریا تاوان میده ، شکنجه میشه از دست عشقش خودشم نمیدونه تقاص چیو پس میده فقط یه چیزی رو میدونه اونم اینه که عاشق کسی شده که قراره آرامشش رو ازش بگیره اره اقیانوس عاشق گردابی شده که آرامش رو از موج هاش گرفته… سرنوشت ایندفعه خوب نوشت ولی باید دید از دست سرنوشت که چطور با غم نوشت …

 

 

 

 

قسمتی از رمان:

خدا باز شروع شد دایی فرید باز اومده بود و مامان طبق معمول گیرش اورده بود
و داد میزد اول صبح با جیغ و داد مامان باید بیدار شم اه سرمو از زیر پتو بیرون اوردم و به ساعت نگاه کردم
ای خدا هنوز یک ساعت دیگه وقت داشتم گوشیم زنگ خورد
صدای موزیک ان شرلی توی فضای اتاق پیچید دست دراز کردم و روی عسلی کنار میز
دنبال گوشیم گشتم ولی نبود صاف توی جام نشستم دوروبرمو
نگاهی انداختم صدا از زیر بالشتم میومد بالشت رو برداشتم و زیرشو نگاه کردم
همونجا بود به صفحه گوشی نیم نگاهی انداختم قیافه خندون آرا روی صفحه بود انگشتمو روی دایره
سبز رنگ کشیدم و گوشی رو دم گوشم قرار دادم آرا شروع کرد به حرف زدن
«الو دریا کجایی؟ وای چه سوالی پرسیدم خانوم هنوز خواب تشریف دارن خبر داری امروز امتحان داریم؟ هیچی
خوندی؟ نه بابا تو درس بخونی کی شب تا صبح تخمه بشکنه فیلم ببینه دریا ایندفعه من تقلب نمیرسونم بهت ها با نیلو توافق کردیم به خدا خودتو داربزنیم نمیرسونم بهت دریا میشنوی چی میگم ای بابا باز دایی فرید اومده خونتون کله صبی خاله فرشته بیخشو گرفته دریا پاشو بیا ببین کیسان چه کرده همه رو دیوونه کرده…»با شنیدن اسمش قلبم وایساد سریع سیخ شدمو پریدم وسط حرفش«اومده مگه؟

 

مطالب پیشنهادی:

دانلود رمان به سرنوشت نمی بازم

دانلود رمان بی پروا برایت می‌ تازم

لطفا امتیاز دهید
1/5 - (1 امتیاز)

مشخصات رمان

  • نویسنده: فائزه قاسمی

  • ژانر: عاشقانه، اجتماعی

  • ویراستار: سنتر رمان

لینک های دانلود

  • دسته ها:دانلود رمان , رمان اجتماعی , رمان عاشقانه
  • ۳ شهریور ۱۴۰۲
  • بدون نظر

اگر شما نویسنده رمان سنتر هستید و تمایل به ادامه همکاری ندارید می‌توانید درخواست حذف ارسال کنید.

درخواست حذف

نظرات کاربران

شما اولین نفر باشید که در مورد این رمان نظر می نویسید
پشتیبانی آنلاین