دانلود رمان تنفر دوار از زهرا حشم فیروز
دانلود رمان تنفر دوار از زهرا حشم فیروز
معرفی رمان:
– خوش آمدید سرورم!
از حرکت ناگهانی و تغییر لحن همسرش متعجب شد.
– ممنونم، خبریه؟
پالتوی چرمش را گرفت و روی چوب رختی آویزان کرد.
– تا خبر را چه در نظر بگیرید سلطانم.
ابروهایش را به یکدیگر نزدیک کرد.
– چیزی برای خوردن داریم یا باز قراره مهمون جیب من و رستوران باشیم.
لبخند شیرینی را روی لبانش نشاند.
– خیر سرورم، خود برایتان غذایی از خطه ی هندو طبخ نموده ام اما اندکی زمان تا مهیا شدنش باقی است که تا شما استحمام کنید آماده ی میل کردن خواهد شد.
سر تا پای نهال را از نظر گذراند.
– خدا خودش امشب آخر و عاقبت ما رو به خیر کنه، حالا چرا غذا هندی؟
لبخندش دندان نما شد.
قسمتی از رمان:
– راستش را بخواهید امروز که مشغول مرتب سازی خانه بودیم آن محموله ی منفور را پیدا و راهی زباله دانی ساختیم.
مقابل او ایستاد و دست روی شانه اش گذاشت.
– درست حرف بزن ببینم، چه وضع حرف زدنه؟
پر شیطنت ابرو زد.
– شما خود گفتید لحنمان را نمی پسندید ما هم در تغییر آن کوشیدیم و حاصل این چنین شد.
نفسش را کلافه بیرون فرستاد.
– قضیه ی محموله چیه؟
سرش را به طرف دست روی شانه اش چرخاند.
– خداوند از سر تقصیراتمان بگذرد که ابتدا به دستتان ظن بد بردیم اما بعد آن ماده ی سفید رنگ را در کیسه ای درون کابینت ها یافتیم و به اشتباه خود پی بردیم.
نگاهش را در چشمان غرق حیرت مردش گره زد.
– دگر نیازی به استفاده از آن زهرماری نمی باشد سرورم چراکه ما از هر حلالی بر شما حلال تریم.
متوجه ی منظورش که شد، انگشت شست و اشاره اش را دو طرف لبانش گذاشت تا جلوی خنده اش را بگیرد.
– تو کلا با حیا داشتن مشکل داری، نه؟
یک قدم فاصله ی بینشان را از میان برداشت.
– خیر عالیجناب اما چاره ای جز طبخ غذای پر از ادویه و بیحیایی برای محک زدن سلامت شما باقی نمانده.
دیگر نتوانست مقاومت کند که صدای قهقهه اش در فضای خانه طنین انداز شد و…
مطالب پیشنهادی:
مطالب پیشنهادی ما
مشخصات رمان
-
نویسنده: زهرا حشم فیروز
-
ژانر: عاشقانه، جنایی ،طنز
-
ویراستار: سنتر رمان