دانلود رمان من هم انسانم مثل تو از هما،ق

معرفی رمان:

بر مدار تفاوت‌هایی‌ست که فراق قلب‌ها را رقم می‌زند و حصاری میان هویت آدمیان می‌کشد.
روزگار گذر می‌کند و جفایی که در حق هم می‌کنند ماندگار است. این میان ورق سرنوشت برمی‌گردد و هانا در مسیر نبایدها و نشدن‌ها قرار می‌گیرد. عشق نشدن نمی‌فهمد، رویه‌های پولادین و ظاهر‌ سخت را پس می‌زند و پس چهره‌ی ربات‌گونه، به قلبی لطیف می‌رسد. قلب‌ها که شبیه شوند، جفا و دوری پر می‌کشد.

قسمتی از رمان:

پچ‌پچ ریز دکتر با هم‌کارهاش رو شنیدم:
-واقعاً به آدم‌ها حساسیت داره؟ هه! خنده‌داره.
و خودش و هم‌کارهاش خندیدن.
دکتر: قسمت تشخیص بیماری هم که چیزی ننوشته. به عنوان یک متخصص پوست، تا حالا همچین چیزی نشنیده بودم. برای معافیت از سربازی‌ت هم که دیدم طرف برای معافی‌ت گواهی داشتن بیماری روانی بیماری بیاره؛ ولی هرگز چنین چیزی رو ندیده بودم.
نفس عمیقی کشیدم تا کمی از عصبانیتم کم بشه و در همون حال دکتر ادامه داد:
-دلت برای بقیه‌ی اون‌هایی که می‌رن سربازی نمی‌سوزه؟
دستکش‌هام رو از دستم در اوردم و انداختم. دستم رو به سمت لباسم بردم و دکمه‌هاش رو باز کردم که باز کتر گفت:
-کیم مین کیو باید در ارتش خدمت کنه.
اونی که سمت چپ نشسته بود وقتی دید دارم دکمه‌های لباسم رو باز می‌کنم، گفت:
-چیکار داری می‌کنی؟
محلش ندادم و از روی صندلی مزخرف بلند شدم و در همون حال لباسم رو در آوردم و روی زمین پرت کردم که دکتری که سمت راست بود، گفت:
-چرا لباسات رو در میاری؟ هان؟!
دکتری که وسط نشسته بود پشت بندش گفت:
-می‌خوای چیکار کنی؟ بشین سر جات!

مطالب پیشنهادی:

دانلود رمان سولمیت

دانلود رمان ب مثل بی وفا