دانلود رمان 180 درجه از مانا91

دانلود رمان 180 درجه از مانا91
معرفی رمان:
گلسا معین دختر جوون و اهل هنریه که وضع مالی خوبی نداره به طور اتفاقی، صاحب خونه اش رو می شناسه و می فهمه که فاصله ی کمی با مرگ نداره. برای ارثیه اش نقشه می کشه و در این بین… با رهی رهنما آشنا می شه. کسی که دست روی دست نمی ذاره و بی خیال اموال عمه ی بزرگش نمی شه. ۱۸۰ درجه روایتگر ریتم زندگی عادی این دونفر با تمام رقابت ها و دوستی ها و دشمنی هاشونه …
قسمتی از رمان:
کتاب فروشی های قدیمی خیلی براش جالب بودن. همیشه حس و حال خوب
و نوستالژیکی داشتن و توشون یه بوی خاصی می پیچید. بوی خاطره، زندگی،
فرهیختگی … ! گلسا چرخید و پشت سرش و نگاه کرد. یکی از همین کتاب فروشی ها
درست پشت سرش بود. لبخندی از سر رضایت زد و درو هل داد. زنگ قدیمیِ بالای
در صدا داد. همون بوی مخصوص گرد و خاک و کتاب توی هوا بود.
زن کتاب فروش سرشو بالا گرفت. چه عجب … بالاخره بعد مدت ها یکی در کتاب فروشی شو
باز کرده بود! یه دختر جوون بود. یه عینک بزرگ، از اینا که جدیدا جوونا می زدن، زده بود
… مانتوی بامزه ی بلند آجری پوشیده بود وشالش قرمز بود. با موهای سیاه و یه دوربین عکاسی بزرگ که به گردنش آویزون بود و یه دستش هم به بند کوله پشتی اش گرفته بود.
آن چنان با عشق و علاقه به در و دیوارهای کتاب فروشی نگاه می کرد که زن فکر کرد
یه کرم کتابه! تندی سرشو برگردوند. با دیدن زن لبخندی زد و گفت:
-اِ … سلام!
زن کتابشو بست و کنار گذاشت.
-سلام عزیزم. خوش اومدی.
درحالی که خم شده بود و لا به لای کتاب ها رو نگاه می کرد گفت:
-چه مغازه ی باحالی … من خیلی وقته دنبال این جور کتاب فروشی هام. دیگه رسما می شه گفت نسل شون منقرض شده …
زن با تعجب ابروهاشو انداخت بالا. خنده ای از سر تعجب کرد و گفت:
-و همین طور می شه گفت نسل جوونایی مثل تو هم منقرض شده … دیگه کسی اینجاها نمیاد.
مطالب پیشنهادی:
مطالب پیشنهادی ما
مشخصات رمان
-
نویسنده: مانا91
-
ژانر: عاشقانه
-
ویراستار: سنتر رمان
-
صفحات: 512