دانلود رمان دختر ماه از ی.محمد نیا
دانلود رمان دختر ماه از ی.محمد نیا
معرفی رمان:
سوین اجبار میشه بخاطر عزیزانش خودش رو معامله کنه..ولی بعد اسیر شدنش توسط جیمز میفهمه که تمام این مدت وسط یه بازی ای بوده که از خیلی سال پیش برنامش رو چیده بودن…بالدازار نمرده و اومد نزدیک و دستشو گذاشت رو شونم و گفت مت:خواهش کردما…بیا بریم…همه دوس دارن ببیننت…میدونی چن ماهه که از همه فراری ای…باور کن دنیا به آخر نرسیده..من بهت قول میدم که سوین رو دوباره یه روزی میبینیم… ساشا:اگه ندیدم چی؟ مت:من مطمئنم که دیر یا زود دوباره میبینیش…
قسمتی از رمان:
آهی کشیدم و به طرف کمد رفتم…
یه کت و شلوار مشکی با پیراهن مشکی برداشتم و رفتم توو سرویس پوشیدمشون…مت توو این چن وقت با حرفاش بهم امید میداد و شاید تا الان بخاطر این امید ها هس که طاقت آوردم… از سرویس بیرون رفتم و موهام رو آماده کردم…مت نگاهی بهم انداخت و گفت مت:ساشا چرا مشکی اخه؟؟!! مت اذیتم نکن…من لباس رنگی نمیپوشم…
آهی کشید و دیگه چیزی نگفت…منم یکم قیافه ژولیده ام رو مرتب کردم و همراه مت از اتاق بیرون رفتیم…
با تنی خسته از اون سالن کوفتی بیرون اومدم و به سمت اتاقم رفتم…بعد چن ساعت کار همه انرژیم تحلیل رفته بود ولی فایده ای نداشت…قبلا خودم نمیخواستم که موجود قوی بسازم ولی الان که میخوام نمیتونم…
از لوسی یه جام خون گرفتم و داخل اتاقم رفتم که یدفعه رز کنارم ظاهر شد…
با حرص چشمام رو بستم و رو به رز غریدم هزار بار بهت گفتم اینطوری یدفعه ای ظاهر نشو…
رز همون خدمتکاریه که ماموره خودم کردم و بهش گفتم مراقب ساشا و بقیه باشه…هرشب میاد گزارش همه چیو میده و حالاهم واسه همون گزارش اومده حتما… لبخندی بهم زد و گفت رز:معذرت…چخبر حالا…خسته به نظر میرسی…
مطالب پیشنهادی:
مشخصات رمان
-
نویسنده: ی.محمد
-
ژانر: عاشقانه، اجتماعی
-
ویراستار: سنتر رمان
-
صفحات: 260