دانلود رمان چشم های جادویی از Parisa78
دانلود رمان چشم های جادویی از Parisa78
معرفی رمان:
داستانی از تبار عشق…عشقی پاک…عشقی که با یک نگاه شروع شد…با یک جفت چشم…چشم هایی عسلی رنگ…چشم هایی که جادویش قلبی را ویران کرد…و به سرزمین مقدس عشق برد…داستانی از تبار عشق…
قسمتی از رمان:
باچشمای از کاسه در اومده داشتم نگاش میکردم..
.این بچه چه رویی داره…داشت از در میرفت بیرون که
منم دوباره مثل خودش دستمو گذاشتم
رو کمرم:واستا ببینم تو باز زنگ گوشی منو دست
کاری کردی؟؟؟ یه لبخند دندون نما زدو سرشو به نشونه ی اره
تکون داد…خندم گرفت..چقدر این بچه شیطوونه
الحق که گودزیالست..رمان پلیسی رفتم جلو طبق عادت همیشگیم لپشو کشیدم و گفتم بدو تا
نکشتمت…لبخندش شدت گرفتو با هیجان جیغ زدو
دویید تو اتاقش..مامانم سرشو از آشپزخونه بیرون
آورد:سالم پسرم بیدار شدی؟ پ
ن پ هنوز خوابم اینم روحمه که دارین میبینین..
.بروش لبخند زدم:سالم بر مادر گرام..صبح عالی متعالی..
-صبح تو هم بخیر آروین جان..بیا مادر..بیا صبحونتو
بخور ای جان صبحونه..وای که چقدر گرسنم بود..داشتم
میرفتم سرمیز صبحونه که گوشیم زنگ خورد..
حسنی نگو بال بگو….پووووف یادم باشه در اولین فرصت
صدای زنگشو عوض کنم…اول خواستم
بخور ای جان صبحونه..وای که چقدر گرسنم بود..داشتم
میرفتم سرمیز صبحونه که گوشیم زنگ خورد..
حسنی نگو بال بگو….پووووف یادم باشه در اولین فرصت
صدای زنگشو عوض کنم…اول خواستم
مطالب پیشنهادی:
مطالب پیشنهادی ما
مشخصات رمان
-
نویسنده: Parisa78
-
ژانر: عاشقانه، اجتماعی
-
ویراستار: سنتر رمان
-
صفحات: 44