دانلود رمان برادر زاده در پاریس از ماه16

دانلود رمان برادر زاده در پاریس از ماه16
معرفی رمان:
در نومیدی بسی امید است، پایان شب سیه سپید است.”
درد غلیان میکند، غوغای عظیم بیپناهی به پا میشود و چشم به جای اشک، خون گریه میکند. دست جبر دور تا دور گلوی زندگی مهسا پیله بسته اما در چرخ گردون زندگی هیچ چیز در حال سکون باقی نمیماند. امیرعلی طلوع زندگی مهسا میشود؛ روزنههای نجات باز میشوند، نور حقیقت پردهها را کنار میزند و رازهای مگو را فاش میکند.
قسمتی از رمان:
در رو آروم باز کردم ولی با چیزی که دیدم دستم رو هوا خشک شد!
امکان نداشت! دروغ محض بود! یه خیال بود… .
اون دختری که اونجا داشت برای مرگ آماده میشد، مهسای من نبود! مهسای من قوی بود…مهسای من کسی نبود که جا بزنه! ولی اون کسی که داشت برای دار زدن خودش آماده میشد، اون کی بود؟!
نعرهی بلندی زدم:
– نـه!
با ترس، به عقب برگشت و بغضآلود نگاهم کرد. داد بلندتری زدم:
– میکشمت. به چه حقی طناب برای خودت آویزون کردی؟ هان؟!
از صدای دادم اورهان، دانیال، مهدی و زنش بهدو داخل اومدن و با بُهت نگاه به مهسا کردن! سریع چند قدمی به جلو رفتم که جیغ کشید.
– جلو نیا! بهخدا جلو بیای، خودم رو میندازم. دانلود رمان عاشقانه برادرزاده در پاریس
– تو خیلی غلط میکنی، چی میخوای؟ هان؟ چی میخوای بشنوی تا این بازی مسخره رو تموم کنی؟!
– سالهای تلف شدهی زندگیم رو، یه عمر سختیای که کشیدم رو، میتونی بهم برگردونی؟
صدام رو آروم کردم و با لحن نیمهعصبی، گفتم:
– آیندت دست منه! بیا پایین، صحبت کنیم.
– اوه! اورهان جونمم که اینجاست! ربط این قضایا به تو چیه؟
اورهان لبخند محزونی زد و کنار امیرعلی وایساد.
– دخترم.
جیغ کشید:
– من دختر هیچکس نیستم.
مطالب پیشنهادی:
مطالب پیشنهادی ما
مشخصات رمان
-
نویسنده: ماه16
-
ژانر: عاشقانه
-
ویراستار: سنتر رمان
-
صفحات: 296