دانلود رایگان رمان سایه روشن اثر فاطمه خاوریان

معرفی رمان:

به بررسی یکنواختی زندگی های زناشوئی می پردازد و داستان زنی را توصیف می کند که برای رهایی از این یکنواختی، خود را به دردسری بزرگ می اندازد. دختری زجر کشیده با گذشته‌ای تلخ که جدایی پدر و مادر بر او تحمیل شده.با کمک امیر حسین درمان شده و به زندگی برمی‌گردد.زندگی‌ای که بجز درد و غم چیزی برای او نداشته است.حالا این گذشته دست از سر او بر نمی‌دارد.با داستان این دختر همراه شوید
یکنواخت شدن زندگی یک جاهایی حسابی حرصت را در می آورد … حتی اگر با عشق غذای مورد عالقه ی همسرت را برای هزارمین بار درست کرده باشی باز تکراری بودنش خسته کننده می شود… نه اینکه از عشقت کم شده باشد … فقط دلم کمی تنوع می خواهد …

قسمتی از رمان:

سبزی را هم روی میز می گذارم و پشت صندلی برای نمیدانم چندمین بار منتظر مردم می مانم … صدای کلید انداختنش را که می شنوم ناخودآگاه همان لبخند همیشگی می نشیند روی لبم و یکنواختی فراموش میشود. .. بلند می شوم و به استقبالش می روم … دسته کلید و تلفن همراه و کیفش را روی میز می گذارد نگاهش که به من می افتد او هم لبخند می زند… عاشقانه لبخندش را دوست دارم… بهترین روزها و لحظه ها را در این یک ماه با این مرد همه چی تمام تجربه کرده ام… کتش را می گیرم و می گویم: -سلام خسته نباشی. -سلام عزیزم! -گرسنم تارا تا خودت و نخوردم غذا رو بیار! میخندم: -امادس، لباس عوض کن بیا. -قربون دستت. امروز چیکارا کردی خانوم خانوما؟ شروع کردیم و هنوز جای خالی مادرم عذابم میدهد…اما با وجود امیر…. راه می روم… نفس می کشم… زنده ام… آن هم مدیون این مرد هستم که مرا با تمام مشکلات و کاستی ها پذیرفت…که عشق داد و عاشقم کرد…دستم را توی سینه اش فشار می دهم -عه امیر می دونی حساسما. جدی میگوید: -خب؟ موهایم را پشت گوشم می اندازم: -هیچی … کار خونه دیگه یه خانوم خونه دار چی کار داره بکنه؟ -میخوای بری سرکار؟ -نه.